کد مطلب:20892
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
چرا در بعضي اوقات در سير و سلوك انسان افتهايي ايجاد ميشود چگونه ميشود به مسير اصلي سلوك مفهومي خود بازگشت كه در سلوك ما خللي وارد نشود؟
حالات انسانها در ارتباط با خداوند متفاوت است و حالت او در زمانهاي مختلف نيز متفاوت است. قلب انسان گاه در حالت اقبال است كه ميل به بندگي و عبوديت خداوند دارد و گاه در حالت ادبار و خستگي ميباشد كه حضرت امير (ع) ميفرمايند:
قلب نيز مانند بدن خسته ميشود
اين دگرگوني و تفاوت حالات را عرفاء قبض و بسط مينامند. استاد مصباح يزدي در كتاب بسوي خود سازي به شرح اين تعبير ميپردازند كه:
هر كس كم و بيش نمونههاي هر چند ضعيفي از انقباض و انبساط حالات در ارتباط با خداوند را در خود تجربه كرده است.
گاهي انسان احساس ميكند كه دلش بخدا راه دارد و به نحوي حضور خدا را احساس ميكند و حالت انبساط در دل او پديد ميآيد و گاهي انسان احساس ميكند كه دلش قفل شده است و بر آن پرده و حجاب افتاده است و چنان تيره گشته كه راه بجايي نميبرد و سردرگم ميگردد. به واقع حالت انقباض براي او رخ ميدهد
گاه افت در سير و سلوك بوسيله اين حالات مختلف در قلب است و گاه بواسطة اعمال و رفتار انسان كه هر عملي تأثيري در جان و قلب آدمي دارد، گاه امري مكروه و يا خداي ناكرده حرام مانع و حجابي عمده در سير و حركت انساني ايجاد ميكند. كه بايد هر يك از اين موانع و حالات را شناخت. سپس به درمان آنها پرداخت كه درمان هر كدام هم متناسب با نوع مشكل بايد لحاظ شود.
و پي بردن به موانع حركت عبودي ملازم با مداومت در تحصيل معرفت در امر بايدها و نبايدها مربوط به اعمال ظاهري و اعمال قواي باطني مانند خيال و انديشه و بخصوص بايدها و نبايدهاي قلبي است كه همپاي مجاهدتهاي عملي و افت و خيزهاي طبيعي آن بقلم تلاش عملي وعلمي راه گشوده و موانع برطرف ميشود.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.